نکاتی کلیدی در مورد انتخاب بهترین همسر


در انتخاب همسر به سن او باید توجه داشت ، و مرد چند سال از زن بزرگتر باشد


معیار سنی از معیارهای اولیه و اساسی ازدواج نیست ، به خصوص اگر ویژگی های دیگر در همسر وجود داشته باشد ، لذا پیامبر(ص ) با خدیجه که چندین سال از آن حضرت بزرگتر بودند ازدواج کردند. بنابراین باید موارد را دید و معیارهای مهم تر را در نظر داشت و آنها را سنجید, البته نوعا اگر زن چند سال از مرد کوچکتر باشد مدیریت خانواده بهتر صورت می گیرد و زندگی لذت بخش تر خواهد بود.
یکى از امورى که خوب است در ازدواج رعایت شود این است که تفاوت سنی زن و شوهر خیلى نباشند، مگر  این که خودشان در بدو امر این مسأله را بپذیرند و با توجه به تفاوت سنى زیاد راضى به ازدواج بشوند، درباره‏ى میزان تفاوت  سنى مطلوب دقیقا حد خاصی نمی توان تعیین کرد ، ولى بهتر است در انتخاب همسر به همتایی و تناسب در سن توجه شود. تفاوت سن بلوغ جنسی در دختر و پسر, یک امر طبیعی است , پسر, حدود 4 سال دیرتر از دختر به بلوغ جنسی می رسد. پس خوب است که تفاوت سن آنان در امر ازدواج نیز به همین مقدار باشد و پسر در حدود چهار سال یا کمتر از دختر بزرگتر باشد.  البته رعایت این تفاوت سن به این مقدار ضروری نیست. بنابراین اگر از جهت معیارهای دیگر ازدواج مانند ایمان، سازگاری، اصالت خانوادگی و همسانی فرهنگی و اجتماعی و ... با یکدیگر توافق دارید. اختلاف سن چندان مشکل نخواهد بود، ولى تفاوت سنى  زیاد معمولاً مشکل ‏زاست، زیرا:
 - تفاهم و درک متقابل را کاهش مى ‏دهد.
 - جذابیت زن براى مرد و بالعکس و امکان ارضاء یکدیگر از نظر جنسى را کاهش مى‏ دهد.
 - مدیریت خانه و خانواده دچار مشکلات عاطفى مى ‏شود.



از نظر اسلام معیارهای اساسی برای انتخاب همسر


یکى از سپرهاى قوى براى حفظ دین، ازدواج موقت است. تسریع در امر ازدواج فایده ‏هاى فراوانى دارد و تأخیر آن زیان‏هاى بسیار. کم‏تر عاملى پیدا مى‏شود که به اندازه فساد و انحرافات جنسى در جامعه، به نوجوانان و جوانان لطمه بزند. این مفاسد لطمه هایى مى‏زند که در کل زندگى و در طول عمر انسان تأثیر نامطلوب دارد. حال که ازدواج مفید و لازم است، باید ببینم معیارهاى یک همسر خوب چیست؟
در انتخاب همسر باید متوجه باشیم مى‏خواهیم کسى را انتخاب کنیم که یک عمر در کنار او زندگى کنیم. نباید این مسئله مهم از روى احساسات و بدون دقت و مشورت انجام گیرد، زیرا اگر انسان دچار همسر ناشایست یا نامتناسب و ناهماهنگ شود، کارش بسیار مشکل خواهد بود. مبادا با خود بگوید: فعلاً ازدواج می‏کنم و اگر در آینده نتوانستیم با هم زندگى کنیم، می توانیم از هم جدا ‏شویم.
براى انتخاب همسر باید معیارهایى داشته باشیم؛ یعنى دختر و پسر، باید ملاک‏ها و میزان هایى داشته باشند و بدانند چه همسرى، با چه مشخصات و چه صفاتى مى‏خواهد؟ مى‏توان ملاک‏ها و معیارها و خصوصیاتى را که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، به دو قسم دسته بندى کرد:
1 - آن هایى که رکن و اساس اند و براى زندگى سعادتمندانه حتماً لازم اند؛
2 - آن هایى که شرط کمال هستند و براى بهتر و کامل‏تر شدن زندگى اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگى دارند.
به طور کلی ملاک های دسته اول عبارتند از:
1 - تدیّن و دیندارى، کسى که پاى بند دین نیست، تضمینى وجود ندارد که پاى بند رعایت حقوق همسر و ادامه زندگى مشترک باشد. اگر یکى دیندار و دیگرى بى دین باشد، زندگی آنان روى سعادت را نخواهد دید. سعادت بدون دیانت محال است. اگر هر دو بى دین باشند، باز تضمینى وجود ندارد که رعایت حقوق یکدیگر را بنمایند. البته منظور از دیندارى و تدیّن این است که پاى بند کامل به اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدین سطحى و بى ریشه و بى عمل.
پیامبر(ص) به شخصى که مى‏خواست ازدواج کند، فرمود: «علیک بذات الدین؛ (1) بر تو باد که همسر دیندار بگیرى».
در مورد دیگرى فرمود: «کسى که با زنى به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وامیگذارد و کسى که فقط به خاطر زیبایى با زنى ازدواج کند، دراو امور ناخوشایند خواهد دید. کسى که به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج کند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد».(2)
دین دار بودن، به این است که داراى صفات ذیل باشد: عفت، حجاب، حیا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقه‏مند به قرآن و اهل بیت پیامبر(ص)، ترس از خدا داشتن، آبرونگه‏دار بودن، اسراف کار نبودن و...
2 - اخلاق خوب از ویژگى‏هاى لازم و اساسى براى همسر است. منظور از اخلاق خوب تنها خنده رویى و خوش خلقى نیست، بلکه به معناى اخلاق اسلامى داشتن و نفس را تهذیب و پاک نمودن است.
پیامبر(ص) فرمود: «اذا جاءکم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلوا تکن فتنة فى الارض و فساد کبیر؛(3) با کسى که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج کنید. اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگى در زمین به وجود خواهد آمد».
فردى از امام رضا(ع) سؤال کرد: براى دخترم خواستگارى آمده که بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: «لا تزوّجه ان کان سیئى الخُلق؛(4) اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده».
نمونه خلاق بد، لجاجت و یکدندگى، تکبر نسبت به همسر، بى ادب بودن، بى وفایى، کینه توزى، سوءظن داشتن، سبکى و هرزگى، کم ظرفیتى و بى تابى، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.
3- شرافت خانوادگى: منظور از شرافت خانوادگى، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعى نیست، بلکه منظور نجابت و پاکى و تدین خانوادگى طرفین است، زیرا ازدواج با یک فرد مساوى است با پیوند با یک خانواده و فامیل ایجاد و یک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست که انسان بگوید: من مى‏خواهم با خود این فرد زندگى کنم و کارى به کار خانواده‏اش ندارم. لذا پیامبر(ص) فرمود: «انظر فى أى شى تضع ولدک فان العرق دساس؛ نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار مى‏دهى، زیرا نطفه و ژن‏ها و خصوصیات ارثى، خواه ناخواه منتقل مى‏شود و تأثیر مى‏گذارد».
پیامبر(ص) فرمود: «بنگرید چه کسى را به همسرى بر مى‏گزینید، زیرا فرزندان، شبیه و مانند دایى هایشان مى‏شوند».(5)
باز حضرت فرمود: «ایاکم و خضراء الدمن قیل یا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فى منبت السوء؛ از سبزه‏هاى قشنگى که روى مزبله‏ها سبز میشود، پرهیز کنید. پرسیدند: مقصودتان چیست؟ فرمود: زن زیبایى که در خانواده پلیدى رشد کرده باشد (پسر نیز همین طور).(6)
4 - زیبایى: زیبایى نیز یک امتیاز است و در شیرینى و سعادت زندگى زناشویى تأثیر به سزایى دارد. اگرانسانى، قیافه ظاهرى و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگى را بر او تلخ نماید یا حتی بعد از ازدواج دل به دیگری دهد.
به همسران سفارش شده است که خود را براى هم بیارایند و یکدیگر را اشباع و ارضا کنند تا از انحرافات و مفاسد مصون بمانند.
5 - کفو همدیگر بودن: سنخیت و تناسب و همتایى در علم و سواد و دین و ایمان و فرهنگ و فکر و اخلاق و تحصیلات علمى و سن و مال اگر در تمامى جهات تناسب بیشتر باشد، مشکلات خانوادگى کم‏تر خواهد بود.(7)هر قدر روحیات دختر وپسر به یکدیگر نزدیکتر باشد پیوند ازدواج آن دو از استحکام بیش تری برخوردار خواهد بود.دختر دیندار  باید باشخص دیندار ازدواج کند زیرا دیندار وبی دین به طور طبیعی در مواردی با یکدیگر اصطکاک و در گیری خواهند داشت.فرد تحصیل کرده هم باید با شخص درس خوانده ازدواج کند تا یکدیگر را درک کنند.هم چنین تجربه نشان داده است که وقتی اختلاف سن بین دخترو پسر زیاد باشد پس ازگذشت سالیانی چند استحکام خانواده دچار تزلزل می شود.البته همانندی کامل امکان پذیر نیست و نباید در انتخاب همسر وسواسی بود ، ولی همانندی نسبی لازم است.
ملاک‏ها و معیار و مسائل دیگرى که بیشتر مربوط به سلیقه و موقعیت افراد است در دسته‏ى دوم قرار مى‏گیرد و می‏توان از آن صرف نظر کردمانند: هم نژاد بودن یا هم شهری بودن یا هم زبان بودن.


ملاک هایی برای انتخاب شوهر مومن

برای هر شخصی ممکن است ملاک های محتلفی باشد و روحیه افراد با یکدیگر فرق دارند لذا به صورت ریز و جزئی نمی توان ملاک هایی رو ذکر کرد.مثلا شرایط محیط شما و یا خانواده شما ،وضعیت فرهنگی شما و یا درسی شما و...همگی ملاک های خاصی رو می طلبند.

اما یکسری ملاک های کلی هست که هر دختر مومنی می تواند آنها رو مد نظر داشته باشد که با دقت در آنها ان شالله انتخاب و ازدواج درستی رو داشته باشد که بنده مختصر عرض میکنم:

1- تدیّن. بزرگ‏ترین ویژگی یک همسر مناسب این است که متدیّن باشد و به خدا، پیامبر(ص) امام(ع)، معاد و تمام آن چه پیامبر(ص) از طرف خدا برای سعادت بشر آورده ایمان داشته باشد. حلال خدا را حلال و حرام او را حرام بداند.


2- حسن خلق. از ویژگیهای مهم ،خوش اخلاق بودن همسر است، اگر شوهری بهترین خانه، ماشین، لباس، قیافه، و بیشترین پول را داشته باشد، اما بداخلاق و خشن باشد، تمام افراد خانواده ناراحت خواهند بود، به طوری که آرزو میکنند روی خاک بنشینند و پست‏ترین لباس‏ها را بپوشند و بدترین غذاها را بخورند، اما در خانه گرفتار خشونت و بدزبانی بداخلاقی نباشند. رسول خدا(ص) فرمودند: کسی که به خواستگاری شما آمده اگر اخلاق و دینش مورد پسند باشد، با او ازدواج کنید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.(1)

در حدیث دیگر فرمودند: "علیک بذات الدّین؛ بر تو باد که همسر دین داری بگیری".(2) نقل است حضرت رضا(ع) در پاسخ کسی که پرسیده بود شخص بداخلاقی برای خواستگاری دختر آمده چه کنم، دختر به او بدهم یا نه؟ فرمودند: "لا تزوّجحه ان کان سیّی الخلق؛ اگر بد اخلاق است دختر به او نده".(3)


3- شرافت خانوادگی (نجابت و پاکی). رسول خدا(ص) فرمودند: در خانواده شایسته ازدواج کنید، زیرا عرق "نطفه و ژن‏ها" تأثیر میگذارد.(4)


4- سلامتی جسمی و روحی. منظور از سلامتی جسمی و روحی، عاری بودن همسر از بیماریها، نقص‏ها و معلولیت‏های جسمی و روحی عمیق و غیر قابل درمان و تحمل است


با توجه به مطالب فوق، سعی شود در انتخاب شوهر حالت وسواسی پیدا نشود، همین که جوان متدین، خوش اخلاق و خانواده داری به خواستگاری آمد، رضایت به ازدواج دهید؛ ولو این که هنوز کارمند، یا حقوق بگیر هم نباشد. خدا را رازق بدانید، چرا که او متعهّد شده روزی بندگان صالح و پرتلاش خود را برساند. به قول معروف: هر آن کس که دندان دهد نان دهد. پیامبر اکر(ص) فرمودند: هر کسی از ترس هزینه زندگی ازدواج را ترک کند، از ما نیست.(5)


و به قول شاعر: غم روزی مخور، بر هم مزن اوراق دفتر را که قبل از طفل، ایزد پر کند پستان مادر را قال رسول اللَّه:"اذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوّجوه الاّ تفعلوه تکن فتنة فی الارض و فساد کبیر

خواهر خوبم سفارش میکنیم ارتباط خود را با خدا و پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) مخصوصاً حضرت زهرا(ع) محکم کنید و به آینده امیدوار باشید. هر گونه ترس و وحشت از آینده از دل خود بیرون کنید و در امر ازدواج هم زیاد سخت گیرد نباشید.


چرا پدر و مادرها نمی گذارند جوانان از 16 سالگی ازدواج کنند؟

 ما نیز از وضعیت فرهنگی جامعه که موجب بالا رفتن سن ازدواج شده ناخرسندیم و بر این اعتقادیم که امروز برخی از مشکلات در روابط دختران و پسران زاییده از همین مسئله بالا رفتن سن ازدواج ناشی می شود . اما باید این نکته را نیز خاطر نشان کرد که در مسئله  ازدواج علاوه بر بلوغ جنسی ، نیاز به بلوغ اجتماعی  وعقلی است و این موضوع در جوانان تنزل یافته است و فاصله میان بلوغ جنسی و  بلوغ اجتماعی وعقلی جوانان زیاد شده است و طبعا وقتی شرایط برای یک جوان مهیا نباشد ، اقدام برای ازدواج منطقی نیست.

علاوه بر این ،16 سالگی در زمان کنونی با توجه به مساله شغل و مسکن وخدمت سربازی و غیره سن مناسبی برای ازدواج  پسران نیست.از این رو خانواده ها با آن مخالفت می کنند.



نقش والدین در ازدواج فرزندانشان

تردیدى نیست که رضایت باطنى و واقعى دختر و پسر در امر ازدواج شرط اساسى و غیرقابل اغماضى است و تا دختر و پسر همدیگر را نپسندند و تفاهم و توافق نداشته باشند ازدواج و زندگى مشترک معنى و مفهومى پیدا نخواهد کرد و خانواده‏ها در این زمینه باید خویشتن‏دارى کافى را داشته باشند و به نظرات معقول و صحیح فرزندشان احترام بگذارند و آنها را به ازدواج مجبور نکنند و اجازه دهند در انتخاب همسر و شریک زندگى‏شان دختران آزادانه عمل کنند وحق انتخاب آنها را از بین نبرند ولى دختران نیز باید به این نکته توجه داشته باشند که: این حق آزادى، آنها را به وسواس، اشکال ‏تراشى و بلندپروازى نکشاند. به هر حال باید دختران، همسرى را انتخاب کنند و به یکى از خواستگارهاى خود پاسخ مثبت دهد ولى باید موقعیت و شرایط اقتصادى و اجتماعى خود و خانواده‏شان را در نظر بگیرد.

چه بسیار افرادى که در اثر بلندپروازى و بهانه‏جویى ‏هاى غیرمعقول فرصت های مناسبى را از دست داده‏اند و گاهى تا آخر عمر از نعمت بزرگ تشکیل خانواده محروم گشته‏ اند. آرى، اگر والدین دخترى را به ازدواجى که صلاح او نیست وادار و مجبور مى‏کنند و افراد باتجربه و عاقل فامیل و یا افراد باصلاحیتى که تواناى اظهار نظر در این قبیل موضوعات دارند، آن را غیرمعقول مى ‏دانند، نباید به چنین ازدواجى تن داد. بنابراین یک بار دیگر با خود خلوت کن وبه دور از خود خواهی و هوای نفس به داوری بنشین .

آیا واقعا آن پسر را دوست نداری؟ یا از بعضی از رفتارهایش خوشت نمی آید؟ علت دوست نداشتن چیست؟ آیا اخلاق بد و ناپسندی دارد یا تنها از ظاهر و صورت او خوشت نمی آید؟ اگر این مسئله دوم باشد ، دلیل قانع کننده ای نیست . آیا این پسر به شما علاقه ندارد ؟ آیا برایتان اصلا مهم نیست که کسی به شما علاقه داشته باشد ، اما شما او را از خود آزرده و ناراحت نمایی؟ آیا امکان دارد که دلبستگی به شخص دیگری داشته باشی و این مسئله در علاقه ات به پسر مورد نظر تأثیر گذاشته باشد؟

متاسفانه امروزه بسیاری از دختران و پسران با ساده گرفتن مسئئله ازدواج و همسر و زندگی مشترک ، همین که موضوع کوچکی در زندگی رخ می دهد ، اولین چیزی که به خاطرشان خطور می کند ، طلاق و جدایی است . یا مثلا چون روابط ظاهر و فریبنده روابط خیابانی و غیر شرعی دختران و پسران را می بینند ، بی آنکه از حقیقت این نوع روابط یا آینده و مشکلات آنها باخبر باشند ، ازتن دادن به یک ازدواج سالم شانه خالی کرده یا اگر ازدواج کردند ، به راحتی بنیان آن را متزلزل می کنند ؛ در حالی که ممکن است هیچ گاه این فرصت را دوباره به دست نیاورند ، یا با شخصی ازدواج کنند که حتی از همان مورد اول بدتر باشد ، اما چون خودشان انتخاب کردند و یا چون یک بار تن به طلاق و جدایی دادند ، نمی توانند این مورد را ترک کنند و دوباره با مسئله طلاق روبرو شوند . در هر حال با توجه به فرهنگ جامعه ما دختری که یک بار ازدواج کرده ، اگر چه پس از مدت کمی طلاق بگیرد ، با مشکلاتی در ازدواج مجدد مواجه خواهد شد و شاید برای همیشه ، زمینه یک زندگی موفق را از دست بدهد. در هر حال توصیه ما این است که با این موضوع به سادگی برخورد نکنید و با تأمل و دقت بیشتر و در نظر گرفتن تمام جوانب با آن روبرو شوید .

حال اگرهیچ علاقه ای به ایشان ندارید و فکر می کنید که در آینده نیز نمی تواند هیچ علاقه ای ایجاد شود ، ازدواج و ادامه زندگی به صلاحتان نیست.در غیر این صورت اختلافات دیگر قابل حل و بررسی است. پس خوب فکرکن.موضوع «تن ندادن به ازدواج اجبارى» را در یک محیط و فضاى دوستانه و منطقى با یکى از پدر یا مادر مطرح کنید و از آنها دلیل اجبار و تحمیل شان را جویا شوید و ضمن احترام گذاشتن به نظراتشان از آنها بخواهید دلایلشان را برایتان توضیح دهند و شما نیز با کمال ادب و احترام نقطه نظرات خود را برایشان بازگو کنید شاید بتوانید یکى از دو طرف، طرف دیگر را راضى کنید و از کشمکش‏ها جلوگیرى نمایید. یا موضوع را از طریق یکى از فامیل ها و نزدیکان و یا افراد با نفوذ محل و شخصیت با تجربه‏اى که مورد احترام شما و خانواده محترمتان مى‏باشد ، کمک بجویید و از وى بخواهید در این باره پا درمیانى کند و سخن و خواسته‏تان را به گوش پدر و مادرتان برساند و عدم تمایل درونى به چنین ازدواج اجبارى را به آنها اعلام کند .حرف آن ها در پدر و مادرتان تاثیر بیش تری دارد. اگر به دادگاه نیز بروید ابتدا به شورای حل اختلاف خواهید رفت و در آنجا معتمدین محل حرف های شما را می شنو ند ونظرشان را اعلام می دارند. .


خاطرات تلخ مربوط به زندگی مشترک را چگونه بی اثر کنیم؟

- سعی کنید در گذشته زندگی نکنید؛ چرا که زندگی در گذشته زمینه افسردگی انسان را فراهم می کند. در شعری که برخی بزرگان به امام علی (علیه السلام) نسبت داده‌اند می‌خوانیم: «ما فاتَ مَضی وَ ما سیأتیکَ فَاَیْنَ؟ قُمْ فَاغْتَنِم الفُرصَةَ بَینَ العَدَمَین: آنچه گذشت، از دست رفت و آنچه می‌آید کجاست؟ برخیز و فرصت میان دونیستی را دریاب.»

2- از فاجعه سازی نسبت به مسئله مذکور، خودداری نمایید. فاجعه سازی نوعی تحریف شناختی و منطقی است که می تواند ما را در نتیجه گیری و تصمیم گیری دچار مشکل و اشتباه نماید. به این منظور لازم است اولا مسئله را در حدی که اتفاق افتاده است ببینید و نه بیشتر. ثانیا به طور دقیق به خود پاسخ دهید، چه چیزی را از دست داده اید ومیزان واقعی آن چقدر بوده است. و ثالثا از خود سوال کنید که واقعا میزان آنچه را که احساس می کنید به خاطر این مداخلات و رفتارهای زننده از دست داده اید با واقعیت مطابقت دارد یا خیر؟

3- فرار شما از خاطرات تلخ گذشته، ترس شما را در مواجه شدن با این خاطرات افزایش می دهد، لذا لازم است برای مدت زمان معینی یعنی تا زمانیکه این خاطرات کم اثر شوند، علی الرغم سختی اولیه اولا این خاطرات را با تمام جزییات بنویسید و ثانیا بعد از نوشتن این خاطرات آنها را با صدای بلند برای خود بخوانید. بعد از مدتی درمی یابید با این خاطرات سازگاری پیدا کرده اید و خواهید دید که دیگر نیازی به ترک مجالس عروسی و امثال آن نیست.

4- سعی کنید خاطرات شیرین گذشته را با ایجاد موقعیتهای مشابه، همواره برای خود و همسرتان زنده نگه دارید.

5- توجه دارید که علی الرغم تمامی مداخلاتی که از سوی خانواده همسرتان صورت گرفته است، این مداخلات و... نه تنها باعث دلسردی همسر شما نگردیده است بلکه چه بسا این فرایند به ظاهر تلخ باعث استحکام پایه های زندگی شما و اتکاء بیشتر شما به یکدیگر شده باشد. لذا باید سعی کنید نیمه پر لیوان را نیز ببینید. مهم این است که شما همسری دلسوز و یاری صمیمی در کنار خود دارید.

6- به خدای متعال توکل داشته باشید و از سرمایه عظیم تجربه گذشته برای ساختن آینده بهره برداری نمایید.


در زندگی هر کدام از ما، والدین‌مان نقش مهمی دارند اما گاهی دخالت‌های نابجای آنها می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته باشد به خصوص در مرحله انتخاب همسر، وقتی مخالفت‌های آنها آنقدر زیاد باشد که امکان تصمیم‌گیری را از ما بگیرد. اما در این مواقع چه باید کرد؟معمولا چه قبل از ازدواج، چه بعد از ازدواج حضور والدین و همیاری و کمک‌شان می‌تواند مفید و موثر باشد و ما این امر را کتمان نمی‌کنیم و چه بسا در ابتدای زندگی زناشویی کمک‌های ‌مالی آنها، راهنمایی‌هایشان و همچنین دلگرمی ‌آنها  کمک فراوانی به زوج‌ها کرده و مسیری را برای آنها مهیا می‌کند تا آجرهای زندگی آنها تا به آخر درست و صاف روی هم چیده‌ شود و بالا رود. اما والدین همان‌قدر که می‌توانند تاثیرگذاری مثبت داشته‌ باشند، می‌توانند تاثیرگذاری منفی هم داشته باشند که تشخیص تفاوت بین این دو حالت کار چندان ساده‌ای نیست. در اینجا ضمن بررسی این اختلاف‌نظرها، درباره سبک‌های ازدواج هم بحث می‌کنیم و اینکه هرکدام چه معایب و مزایایی دارد.

همه انسان‌ها احساس تعلق به گروه و به‌خصوص خانواده را دوست دارند، حالا کسانی که از خانواده‌هایشان به طور کلی جدا می‌شوند و بدون رضایت آنها زندگی مشترک تشکیل می‌دهند، ممکن است در سال‌های اول چندان به مشکل برنخورند، اما بعد از چند سال همین احساس بدون خانواده بودن غم‌هایی را برایشان به ارمغان می‌آورد که می‌تواند در زندگی تاثیرات بدی را به‌جا بگذارد

انتخاب نهایی با چه کسی است؟

پدرها و مادرها وقتی قبل از ازدواج می‌گویند: «تو باید با شخص موردنظر من ازدواج کنی» یا «تو نباید با فرد موردنظرت به فلان دلایل ازدواج کنی و من او را دوست ندارم» و... اینهاباعث به وجود آمدن کدورت می‌شود و خواه ناخواه از فرزندشان فاصله می‌گیرند. شاید اینجا این سؤال پیش بیاید که پدرها و مادرها تا کجا می‌توانند برای ازدواج فرزندشان نظر بدهند؟ والدین نباید به گونه‌ای رفتار کنند که فرزندشان احساس کند از خودش هیچ اراده‌ای ندارد. باید به جرات گفت در این موضوع نظر نهایی را باید خود فرزند بدهد چون یک عمر زندگی را با یک مسئولیت بزرگ پیش‌رو دارد وکسی تا آخر این مسئولیت را به دوش می‌کشد که خودش از اول انتخاب کرده‌ باشد. در واقع بهترین حالت این است که والدین نظر موافق یا مخالف خودشان اعلام را کنند ولی در نهایت تصمیم‌گیری را به عهده خود فرزند بگذارند. پدر و مادر باید به جای دخالت کردن در کار فرزندشان این فضا را به او بدهند تا خودش فکر کند و تنها به اعلام نظر قناعت کنند


همیشه حق با پدر و مادرها نیست
امروز فضای سنتی ازدواج تا حد زیادی تغییر کرده‌ و بچه‌ها ترجیح می‌دهند خودشان انتخابگر باشند و تصمیم بگیرند و انصافا باید گفت گاهی ملاک‌های واقعی‌تری هم برای ازدواج دارند. مثلا من بین مراجعانم جوان‌هایی را داشتم که وقتی درباره دلایل مخالفت‌های والدین و نظرات خودشان صحبت می‌کردند، می‌دیدم دلایل بچه‌ها خیلی منطقی‌تر است. البته در کشور ما نمی‌توان بدون خانواده‌ زندگی کرد. اگر خانواده‌ها  برای ازدواج موافق نباشند بچه‌ها هم امروز به مشکل برمی‌خورند و هم فردا. آنها چند سال بعد از ازدواج مشکلاتی هم در رابطه‌شان و هم احساسات بدی را درون خودشان تجربه می‌کنند. وقتی جوانی با خانواده‌اش قهر باشد عملا با خودش و همه آدم‌‌های اطراف به طور ناخودآگاه دچار تنش‌هایی می‌شود، اضطراب‌ها و احساس گناه را تجربه می‌کند و همه اینها می‌تواند روی زندگی شخصی و زناشویی تاثیر منفی بگذارد.

ازدواج پنهانی چه عواقبی دارد
متاسفانه برخی مواقع هیجان‌ها و آن کودک درون بر رفتارهای ما مسلط می‌شود و ما را به سوی تصمیم‌گیری‌هایی می‌برد که شاید در شرایط عقلانی به آنها تن ندهیم، تنها چیزی که فکر می‌کنیم این است که من او را دوست دارم پس باید با او ازدواج کنم و تحت تاثیر همین هیجانات و احساسات اقدام هم می‌کنیم و بدون اطلاع پدر و مادر تن به ازدواج می‌‌دهیم، در چنین موقعیتی اول از همه باید در نظر بگیریم تمام مسئولیت این انتخاب بر عهده خودمان است و نباید انتظار داشته ‌باشید والدین به همین راحتی‌ها شما را ببخشند.میگنا.irاگر خودتان را هم جای آنها بگذارید می‌بینید، حق دارند. زمان می‌برد تا وضعیت به حالت عادی برگردد، حتی ممکن است تا مدت‌ها واکنش‌های منفی بسیاری چون متلک، حرف‌های نامناسب و... از خود بروز ‌دهند. اما بچه‌ها باید عذرخواهی کرده و سعی کنند آرامش را به همراه هم به فضا بازگردانند تا نشان دهند که انتخاب درست بوده ‌است. در چنین شرایطی شاید پدر و مادر ببخشند و آن اعتماد گذشته بازگردد و شاید هم شرایط هیچ وقت عادی نشود.


چه زمانی خودتان باید برای ازدواج تصمیم بگیرید
هرچند دل‌کندن سخت است ولی پیشنهاد ما این است که بدون رضایت والدین تن به ازدواج ندهید، مگر اینکه پدر و مادر یا آگاهی مناسب یا سلامت روانی چندانی نداشته باشند. مثلا پدری را می‌شناختم که دچار بیماری پارانوئید بود و با همه رفتار‌های اطرافیان دچار سوءظن می‌شد، مسلما مخالفت چنین پدری با ازدواج جای اما و اگر بسیاری دارد. در چنین جاهایی شاید ازدواج بدون رضایت خانواده چندان بد نباشد چرا که همان محیط ناسالم خانواده می‌تواند آسیب‌زا باشد، چون پدر و مادرهایی که به لحاظ روانی چندان سالم نیستند برای اعضای خانواده و فرزندانشان نیز تصمیمات ناسالمی می‌گیرند. البته ناگفته نماند که بهتر است در چنین مواردی حداقل با یک مشاور مشورت کنید تا مطمئن شوید تصمیم درستی گرفته‌اید.

با مخالفت شدید والدین چه کنیم؟
اگر پدر و مادر به هیچ عنوان با ازدواج موافقت نمی‌کنند، جنگیدن با آنها اصلا توصیه نمی‌شود، فرزندان باید آنقدر درایت داشته ‌باشند تا بتوانند با دوستی و جلب اعتماد با پدر و مادر کنار بیایند، کمک یک مشاور هم می‌تواند در چنین مواقعی بسیار کمک‌کننده باشد، چرا که می‌توان با تشکیل جلسات و گفت‌وگوهای گروهی به همراه مشاور، فضا را کمی بازتر کرد تا والدین تا حدی نرم شوند. بهترین راه در اینجا صبور بودن است حتی تا چند سال، شاید کمی مشکلات سبک‌تر شوند، اگر هم مشکلات حل نشوند اما این اطمینان‌خاطر وجود خواهد داشت که به اندازه کافی سعی خود را کرده‌اید و هیچگاه احساس گناه نخواهید کرد.

کدام بهتر است؟
من نه کاملا ازدواج به سبک سنتی را توصیه می‌کنم نه غیر سنتی را بلکه می‌گویم باید چیزهای خوبی را که در ازدواج سنتی وجود دارد با خوبی‌های ازدواج غیر سنتی ترکیب کرد تا بهترین تصمیم گرفته شود. باید بدانید هنر ما در تلفیق است نه در حذف یکی به نفع دیگری.

ازدواج‌‌های سنتی روز به روز کمتر می‌شود
آمار ازدواج‌های سنتی روز به روز کمتر می‌شود به‌خصوص در شهرهای بزرگ و در میان افراد تحصیلکرده، از جهت دیگر فاصله نگرش بین پدر و مادرها و بچه‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود چرا که والدین خودشان را به روز نمی‌کنند و در نتیجه تفاوت سلیقه‌ها بیشتر می‌شود و همین می‌تواند تنش‌ها را بیشتر کند. گاهی والدین فراموش می‌کنند که دیگر گذشت آن دورانی که در مهمانی‌های زنانه یا حمام‌ها برای پسرانشان همسر انتخاب می‌کردند، حالا بچه‌ها می‌خواهند خودشان انتخاب کنند. از طرف دیگر گاهی ملاک‌های پدر و مادر خیلی متفاوت از بچه‌هاست چون عموما از نظر آنها ظاهر، میزان تمکن مالی، اصالت خانواده و... مهم است در حالی که فرزندان این‌طور فکر نمی‌کنند.

معرفی برخی از سایت های همسریابی شهرهای ایران

به طور کلی طرح خوبی ست ولی ای کاش زمینه سازی فرهنگی آن در جامعه از قبل انجام میشد. یکی از مشکلات بزرگ این طرح، طرز تفکر خانواده هاست. برای جوانهایی که با توضیحات شما رو به رو می شوند، به دلیل جوان بودن و پذیرش بیشتری که نسبت به مسائل جدید و تغییرات در آنها وجود دارد، قبول این مسئله آسان تر است. اما خود شما هم خوب می دانید که در کشور ما، ازدواج، فقط بین دو نفر نیست. بلکه دو یا چند خانواده را به هم مرنبط میکند. با توجه به اینکه پدر و مادرها به طور میانگین 50 سال به بالا دارند، پذیرش این نوع تغییر در عرف و رسومات آشنایی، برایشان بسیار بسیار مشکل است.شما شاید بتوانید یک جوان 25-30 ساله را قانع کنید ولی یک فرد 60 ساله که سالها با این تفکر و تعصب زندگی کرده، قانع کردنش بسیار سخت است. تا زمانی هم که خانواده ها این موضوع را نپذیرند (که در مورد خانواده دختر فکر می کنم واکنش منفی به مراتب بیشتر است)،امید آن جوان مجردی که در سایت شما ثبت نام می کند، بیهوده است.00پاسخ تبیان:با سلام به شما دوست عزیز به نظر می رسد که دیدگاه شما نسبت به روش عملکرد طرح همسان گزینی همان دیدگاهی است که نسبت به ازدواج اینترنتی و یا سایتهای همسریابی دارید . در حالی که ما بارها این توضیح را خدمت عزیزان داده ایم که در این طرح به هیچوجه دختر و پسر مستقیما به یکدیگر وصل نمی شوند بلکه خانواده ها در روند مراحل آشنایی کاملا حضور دارند . ما با شما موافقیم که دیدگاههای والدین ممکن است تفاوت هایی با دیدگاه های جوانان داشته باشد ولی از آنجایی که مراحل آشنایی و معرفی جهت خواستگاری ؛ توسط واسطین انجام می شود لذا می توان به همراهی والدین هم خوشبین بود . این را هم خدمت شما دوست عزیز عرض می کنیم که در مورد دخترخانمها معرفی به گونه ای صورت می گیرد که شان دخترخانم حفظ شود و هیچ مشکلی برای وی پیش نیاید.

به راستی علت دور شدن جوان ها به خصوص افرادی که در شهرهای صنعتی مانند تهران زندگی می کنند از ازدواج های سنتی چیست؟ آیا دوری کردن از این امر و روی آوردن به سایت های همسریابی باعث رشد صعودی آمار طلاق در تهران و سایر شهرهای صنعتی شده است؟

رابعه موحد، روانشناس و مشاور خانواده در این باره می‌گوید: در حال حاضر که ازدواج با تحقیق و تفکر صورت می‌گیرد و وضعیت طلاق در کشور به این شکل است، چه برسد به این‌که افراد یکدیگر را از سایت پیدا کنند یا مشاوره‌ها و مشکلات‌شان را از این طریق حل کنند.

او ادامه می‌دهد: سایت‌ها به هیچ عنوان نمی‌توانند کارکرد خوبی داشته باشند. اگر بنا بر آشنایی است افراد در بسیاری از مکان‌های دیگر و بهتر می‌توانند با یکدیگر آشنا شوند.

اشرف بروجردی، فعال زنان و استاد دانشگاه نیز، معتقد است که سایت‌های همسریابی چه از نوع مجوزدار و چه از نوع بدون مجوز راهکار چندان مناسب و نتیجه‌بخشی برای حل مسائل مربوط به ازدواج در جامعه نیست

دکتر مریم یوسفی درباره اثرات منفی سایت های همسریابی در جامعه اظهار می دارد که بر اساس تحقیقاتی که در بین برخی جوانان مخاطب سایت های همسریابی انجام داده ام آنها برای انتخاب همسر آینده سراغ این سایت ها نمی روند. با توجه به فرهنگ حاکم در جامعه فردی که برای انتخاب همسر در این سایت ها ثبت نام می کند فردی قابل اطمینان برای ازدواج دائم نیست.

وی یکی از آسیب‌های این سایت ها در جامعه را افزایش روابط فرا زناشویی در میان مردان اعلام می کند و می‌افزاید: مردان ایرانی، زنان ثبت نام شده در این سایت ها را برای ازدواج دائم مناسب نمی دانند و اغلب مراجعه کنندگان به این سایت ها مردان متاهل هستند. افرادی که به دنبال روابط فرا زناشویی هستند بیشتر سراغ این سایت ها می روند زیرا به راحتی می توانند در آنجا برای خود همسر موقت پیدا کنند.

سایت‌های همسریابی یکی از مواردی است که متأسفانه در سال‌های اخیر رشد قارچ گونه‌ای داشته است و هر روز تعداد زیادی از جوانان ندانسته و یا از روی کنجکاوی به آنها مراجعه می‌کنند.


بر اساس آمار ارائه شده از سوی مسئولان در سال 91، 100 سایت همسریابی به صورت غیر مجاز در فضای مجازی مشغول فعالیت بود که بر اساس آخرین آمار ارائه شده از سوی معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان آمار این سایت‌ها هم اکنون به 300 سایت غیر مجاز رسیده است.

قبل از این هم طبق مصوبه مجلس، دادن مجوز فعالیت مراکز مشاوره با سازمان بود، مطابق ماده 43 قانون برنامه پنجم توسعه مصوب سال 89، ساماندهی و اعتبار بخشی مراکز مشاوره ، به وزارت خانه های ورزش وجوانان و رفاه و تامین اجتماعی ابلاغ شد. اما ما جلساتی در هیات دولت با آقای صدوقی ومعاون اول رئیس جمهور داشتیم که نهایتا یک اصلاحیه به این آیین نامه افزوده شد. طبق این اصلاحیه تمام مراکز خدمات مشاوره و روان شناسی باید با امضای دو نهاد اجازه فعالیت بگیرند. یکی سازمان نظام روان شناسی که ثابت است و دیگری بر حسب جمعیت هدف و مخاطبی که دارد امضای بهزیستی یا وزارت ورزش وجوانان هم باشد. تاثیری که دارد این است که عملکرد این مراکز را ساماندهی می کند چون متاسفانه برخی مراکز هستند که غیرتخصصی فعالیت می کنند. باید توجه داشت که روح افراد خیلی مهمتر از جسم است و برای همین در سازمان حساسیت فراوانی وجود دارد که حتما صلاحیت افراد در دادن مجوز بررسی شود.

سایت همسریابی ازدواج دائم و موقت تهران

سایت همسریابی ازدواج دائم و موقت اصفهان

سایت همسریابی ازدواج دائم و موقت مشهد

سایت همسریابی ازدواج دائم و موقت شیراز

سایت همسریابی ازدواج دائم و موقت تبریز

سایت همسریابی ازدواج دائم و موقت کرج

سایت همسریابی ازدواج دائم و موقت ارومیه

سایت همسریابی ازدواج دائم و موقت بندرعباس

سایت ازدواج موقت

سازمان بهزیستی می تواند برای افراد متقاضی پرونده سادر کند اما در نهایت پرونده را باید برای ما ارسال کند. مجوز مراکز از هر نوع، پروانه اشتغال، نظارت، مجوز برگزاری کارگاه ودوره های میان مدت آموزشی، آزمون ها در حیطه روانشناسی و مشاوره صرفا به عهده سازمان نظام روانشناسی است. نباید سازمان بهزیستی در این موارد دخالت کند، متاسفانه سازمان بهزیستی مسئول هرج و مرجی است که در زمینه خدمات روان شناسی و مشاوره در کشور وجود دارد.

سرهنگ آذردرخش با بیان این که بررسی‌های روانشناسان و جامعه شناسان نشان می‌دهد که محتوا و عملکرد سایت‌های همسریابی فاقد اعتبار علمی است، گفت: تعاریف سایت های همسریابی از ازدواج و روابط دختر و پسر خارج از عرفی است که در جامعه وجود دارد. به همین دلیل خانواده‌ها و جوانان نباید به این سایت‌ها اعتماد کنند.
سرپرست اداره پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا در خصوص صدور مجوز برای سایت‌های همسریابی گفت: این امر در دستور کارگروهی متشکل از وزارت کشور، وزارت ورزش و جوانان، پلیس فتا و... است و در حال حاضر هیچ مجوزی برای دایر کردن سایت‌های همسریابی داده نشده و ادعای فعالیت برخی سایت‌های همسریابی با مجوز، کذب است.
سرهنگ آذردرخش با اشاره به این که برخی سایت‌ های همسریابی با سوء استفاده از فتوای مراجع تقلید تلاش دارند کارکرد خود را شرعی و قانونی نشان دهند، گفت: در یک سایت همسریابی فتوایی منتسب به حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی به عنوان سند شرعی و قانونی بودن فعالیت آن سایت منتشر شده بود که در پاسخ به استفتاء پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات، ایشان فتوای مذکور را تکذیب و خواهان برخورد با این‌گونه سایت‌ها شدند.
سرپرست اداره پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا در خاتمه از مردم درخواست کرد در صورت مواجهه با هر گونه مورد مشکوک آن را از طریق سایت پلیس فتا به آدرس Cyberpolice.ir بخش مرکز فوریت های سایبری، لینک ثبت گزارشات مردمی اطلاع دهند.